شهید خضـرالله فــروغی(حیدری)

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید خضـرالله فــروغی(حیدری)

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید خضـرالله فــروغی(حیدری)

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام خضرالله فروغی(حیدری) از شهدای دانش آموز شهرستان فریدونکنار می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : فیض الله
تاریخ تولد : 1347/06/03
تاریخ شهادت : 1365/10/25
محل تولد : فریدونکنار
گلزار شهدای ازباران فریدونکنار
نحوه شهادت : اصابت ترکش و سوختگی بدن
محل شهادت : شلمچه-عملیات کربلای 5
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید خضرالله فروغی

شهید خضرالله فروغیشهید خضرالله فروغی

شهید خضرالله فروغی

میثم میثم
۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۰۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۸ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۵۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۸ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۳۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۸ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۷ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۸ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
بیسیم چی های بهشتی8/به مناسبت یادواره شهدای مخابرات دوران دفاع مقدس

وقتی بیسیم چی از ناز و نوازش مادر ناراحت شد

جنگ و گنج: وقتی وارد حیاط شد، مادرم با صدای بلند صدایش کرد و شروع به ناز و نوازشش کرد. خضرالله بدون این که به روی خودش بیاورد، سرش را پایین انداخت و به اتاق رفت.

بیسیم چی های بهشتی8/به مناسبت یادواره شهدای مخابرات دوران دفاع مقدس

جنگ و گنج-تازه نامزد کرده بودم. یک روز عصر شوهرم برای دیدنم به خانه ما آمده بود. همگی روی ایوان دور هم نشسته بودیم و گپ می‌زدیم که یک ‌دفعه خضرالله داخل خانه آمد.

وقتی وارد حیاط شد، مادرم با صدای بلند صدایش کرد و شروع به ناز و نوازشش کرد.

خضرالله بدون این که به روی خودش بیاورد، سرش را پایین انداخت و به اتاق رفت. مادرم که با مشاهده واکنش او، کمی نگران شده بود، با تعجب نگاهی به من کرد و با عجله پشت سر او به اتاق رفت.

به خضرالله گفت:

- «پسرم! چرا ناراحتی!؟ مشکلی برات پیش اومده؟»

وقتی مادر با سکوت او مواجه شد، گفت:

- «نکنه از حرف من ناراحت شدی؟ من که چیز بدی نگفتم. جلوی دامادت درست نیست، بیا پیش ما.»

خضرالله در جواب مادرم گفت:

- «چیز خاصی نیست، از این که جلوی دامادمان که از نعمت مادر محروم است، مرا این گونه خطاب کردید، از شما دلخورم.»

بعد از این حرف، مادرم سرش را بوسید و با هم پیش ما آمدند.

راوی: خواهر شهید خضرالله فروغی

ویژه نامه مشترک پایگاه اطلاع رسانی کنگره بزرگداشت ده هزار شهید مازندران «جنگ و گنج» و «ماهنامه سبزسرخ» به مناسبت دومین یادواره 415شهید مخابرات دوران دفاع مقدس، استان مازندران

میثم میثم
۲۲ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱ نظر